نویسندگان
1 دانشیار دانشگاه تهران
2 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران
چکیده
آرا و اندیشههای هایدگر از جهات مختلفی قابل بررسی است. یکی از این جهات که تأثیر زیادی را بر متفکران نهاده است دیدگاههای هرمنوتیکی هایدگر است که تحولی اساسی را در روش هرمنوتیک به وجود آورد. اندیشه هرمنوتیک هایدگر، تفسیر را از مؤلف محوری به مفسر محوری سوق داد. این چرخش هرمنوتیکی مبتنی بر مبانی انسانشناسی و معرفتشناسی خاصی است. به نظر نگارنده، مبانی انسانشناسی هایدگر او را به سوی تلقی جدید از هرمنوتیک و اثرگذاری بر روش هرمنوتیکی فلاسفه بعد از خود کشاند؛ بنابراین برای نقد و بررسی دیدگاه هرمنوتیکی هایدگر میبایست مبانی انسانشناسی وی را به نقد کشانید. نگارنده بر این باور است که اگرچه یکی از نگاههای جدید به انسان، دیدگاه هایدگر در مورد تعریف انسان به عنوان «دازاین» میباشد، اما این تلقی از یکسونگری و عدم جامعیت رنج میبرد؛ مضافاً بر این اینکه این برداشت از انسان خود مبتنی بر سرشت ثابت انسان میباشد که هایدگر آن را نادیده انگاشته است. نگارنده درصدد است که در این مختصر به نقد و بررسی دیدگاه هایدگر با استفاده از تعالیم اسلام و متفکران مسلمان بپردازد.
کلیدواژهها