نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، گروه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، واحد سوادکوه، دانشگاه آزاد اسلامی، سوادکوه، ایران

2 دانش آموخته دکتری علوم سیاسی و مدرس دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

چکیده

علم سیاست در ذیل علوم انسانی از جمله حوزه های معرفتی که قدمتی همپای آموزش عالی دارد. امروزه در جامعه علمی، سیاست از جمله علومی است که کنشگران آن نقش مهمی در شناسایی خط و مشی ها، اتخاذ تصمیم و حرکت برای نیل به آینده مطلوب کشورها دارند این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به طرح این سوال پرداخت که در طرح تحول علوم انسانی، علوم سیاسی در چه وضعیتی قراردارد؟ قبض و بسط آن با چه چالش هایی روبرو می باشد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شد جایگاه علوم انسانی به معنای عام و علوم سیاسی به طور خاص مبهم بوده و این دانش در روند تحولات و تولیدات علمی بیشتر در حاشیه است تا متن. یافته ها نشان می دهد اولاًروند تحولی علوم سیاسی علیرغم تلاشهای بسیاری از اندیشمندان این رشته کند به نتیجه‌ای مطلوب و در خور با اهداف نظام و چشم اندازها تعریف شده نگردیده است. ثانیاً اولین گام در جهت تعمیق و ارتقای جایگاه علوم سیاسی در جامعه شناسایی وضعیت موجود و همکاری دوسویه دولت با متولیان این رشته است. ثالثاً غیرکاربردی بودن دروس، انتزاعی بودن صرف ، عدم انطباق با نیازهای جاری کشور و سلطه گرایش های سنتی و تاریخی ، فقر روش شناسی، ضعف در تولیدات علمی موجب شده تا مشکلات و بحران های دروس علوم سیاسی در سالیان اخیر نمود بیشتری پیدا کند.برای برون رفت، راهکارهای بومی سازی، گرایش به کاربردی شدن آموزش و پژوهش، تقویت مطالعات بین رشته‌ای و تغییر قواعد استخدامی پیشنهاد می شود.

کلیدواژه‌ها